نحوه برخورد با مشتری در بازار خوب و بد ✔️
نحوه برخورد با مشتری در بازار خوب و بد
برخورد با مشتری به روش پلیس راهور ؛
نحوه برخورد با مشتری در بازار خوب و بد چگونه باید باشد ؟
ما بازارهای مختلفی رو تجربه کردیم و میکنیم و باید در هر بازار بهترین عملکرد رو داشته باشیم تا پول خوب دربیاریم . توی یه بازاری مشتری زیاده ، توی یه بازاری مشتری کم .
باید ببینیم چطور بهترین عملکرد رو داشته باشیم تا سقف درامدی رو بزنیم !!
اگر موتورسوار باشید این اتفاق قطعا براتون افتاده ، اگر موتورسوار نباشید هم گوشه کنار خیابون قطعا دیدید که پلیس راهور میاد یه ایست بازرسی میزاره و یه کفی که موتورسوارهای متخلف رو بگیره و اصولا این کفی هارو جایی قرار میدن که محل تردد موتورسوارا باشه که هرچه سریعتر بگیرن کفی شونو پر کنن و عملکرد اون روزشونو رد کنن و برن پی زندگیشون .
شما فرض کنید این کفی رو میان توی یه منطقه ای قرار میدن که هر ۵ دقیقه ۲۰ تا موتورسوار رد میشه .
به نظر شما آیا این پلیس راهور توانایی این رو داره که ۱۰۰ درصد موتورسوارهارو بکشه کنار و چک کنه و متخلف رو پیدا کنه و سوار کفی کنه اونایی که تخلفی انجام دادن رو ؟؟؟
قطعا پاسخش خیر هست !!!
اینا چیکار میکنن ؟ میان تصمیم گیری میکنن با توجه به حجم کفی شون که مثلا ۱۵ تا موتور رو میتونه توی خودش جا بده و نیروهایی که دارن و زمانشون ، میان ریسک کار رو پایین میارن .
تو جاهای شلوغ فقط موتورسوارانی رو میگیرن و میگن برو کنار که کلاه کاسکت ندارن .
میدونی چجرا ؟
چون جریمه نداشتن کلاه ، مساوی است با خوابیدن موتور .
هرچند که اون موتور سوار ، مدارک همراهش نباشه هم باید موتورش بخوابه ، گواهینامه نداشته باشه بیمه نداشته باشه هم باید بخوابه .
ولی آیا زمان و تعداد نیروها ، به اون مامورین اجازه این رو میده که ۱۰۰ نفر رو بیاره کنار ، ۸۰ تاشون مدارک دارن و تکمیلن بگه حالا برو ۲۰ تارو بگیره بخوابونه ؟
چقد زمان نیاز داره بابت اینکار ؟
پس میاد ریسکش رو تقریبا به صفر میرسونه و کسایی که کلاه ندارن بی برو برگرد موتورشون میخوابه . همین که بیان کنار خوابیده .
پس رو اونا سرمایه گذاری میکنه و رو اونا کار میکنه .
حالا فرض کن یه راهور ناشی میاد این کفی رو جایی میزاره که هر یک ساعت ۵ تا دونه ۱۰ تا دونه موتورسوار رد میشه .
آیا اون بزرگوار بازهم مثل سری قبلی عملکرد از خودش نشون میده ؟
قطعا خیر !!
میگه هر ساعت داره ۵ تا ۱۰ تا رد میشه . همشون هم کلاه دارن . ۵۰ درصد ۶۰ درصدشون کلاه دارن . باز ما که بیکار اینجا وایسادیم . حداقل اینارو بیاریم کنار ، شاید از بین همین ۵ تا دونه ۱۰ تا دونه ، یه دونه بی مدرک درومد ، یه دونه بی گواهینامه بی بیمه درومد . ما که بیکاریم حداقل اینجوری زودتر کفی مون پر میشه .
نحوه برخورد با مشتری در بازار خوب و بد چگونه باید باشد ؟
تو هم دقیقا باید همینکارو کنی . اگر ۲۰ تا دونه مشتری امروز بهت مراجعه کرده و کفی تو ظرفیت ۱۰ تا دونه موتور رو داره ، باید از بین این مشتری ها سریع ، با هوش ذکاوت تجربه و توانایی خودت و مدیرت ، اون بی کلاهه رو پیدا کنی و ریسک کارت رو پایین بیاری . قطعا از بین اون افرادی که نمیگی بیان کنار و کلاه دارن ، بینشون بی مدرک هم پیدا میشه ها ، ولی ایرادی نداره .
ما میخوایم توی زمان موجود ، حداکثر بهره وری رو داشته باشیم و کمترین ریسک رو بکنیم .
حالا بازاری میاد که توی هفته کلا ۵ تا دونه زنگ خور داری ، دیگه مجوز این رو نداری که بی کلاه با کلاه کنی . دیگه مجوز این رو نداری که رو کسی برچسب بزنی ، با ۱۰۰ درصد متقاضیا ، چون دیگه وقتت میرسه دیگه تایمت آزاده اوکی هستی و میتونی با همشون کار کنی کفیت ظرفیت موجود رو داره .
با ۱۰۰درصدشون سفت و سخت کار میکنی به همشون مشاوره میدی . حتی کسایی که امروز خریدار نیستن . سرمایه گذاری کنی که چند روز دیگه چند ماه دیگه وقتی خریدار شدن بشن مشتری شخصی تو .
و کلام آخر اینکه
ما تمام وقتمون رو تمام زمانمون رو وقف کارمون میکنیم . حالا با توجه به شرایط روز ، تصمیم میگیریم که چند ساعتمون رو به کدوم بخش از کارمون اختصاص بدیم با توجه به اینکه باید بیشترین بازدهی ، بیشترین تعداد گل و بیشترین قرارداد رو داشته باشیم .
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.