هبه چیست – هبه ملک – هبه نامه املاک ⚖️
هبه چیست – هبه ملک – هبه نامه املاک
هبه چیست / معنی هبه
هبه یک واژه عربی است که از طریق فقه وارد زبان حقوقی ما شده و به معنای بخشش یا هدیه دادن است. در حقوق، هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مال خود را به رایگان به دیگری تملیک میکند.
سه اصطلاح کلیدی در هبه وجود دارد: واهب (بخشنده)، متهب (دریافتکننده)، و عین موهوبه (مال مورد هبه). واهب باید اهلیت قانونی برای بخشیدن مال داشته باشد و متهب نیز باید مال را بپذیرد و تحت تصرف خود قرار دهد.
هبه یکی از عقود رایگان و معین در قانون مدنی است که شرایط خاصی برای صحت آن وجود دارد. از جمله این شرایط، تحویل مال به متهب و اهلیت داشتن هر دو طرف است. به طور خاص، واهب باید قادر به انجام معاملات باشد و مالک مال مورد هبه باشد. متهب نیز باید برای قبول هبه اهلیت داشته باشد، به طوری که افراد نابالغ یا غیرعاقل نمیتوانند متهب واقع شوند، اما صغیر ممیز و سفیه میتوانند با داشتن قصد انشا هبه را قبول کنند.
طبق ماده ۷۹۵ قانون مدنی، هبه به عنوان عقدی تعریف شده که در آن یک نفر مالی را به طور مجانی به دیگری تملیک میکند. این عقد به طور کلی لازم است و پس از قبول متهب و تحویل مال، قابل فسخ نیست، مگر در شرایط خاصی که قانون تعیین کرده است. هبه یکی از روشهای رایج انتقال مالکیت است که معمولاً به صورت رسمی ثبت میشود تا از بروز مشکلات قانونی جلوگیری شود.
هبه در قانون مدنی
ماده ۷۹۵- هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجانا به کس دیگری تملیک می کند. تملیک کننده واهب طرف دیگر را متهب، مالی را که مورد هبه است عین موهوبه می گویند.
ماده ۷۹۶- واهب باید برای معامله و تصرف در مال خود اهلیت داشته باشد.
ماده ۷۹۷- واهب باید مالک مالی باشد که هبه می کند.
ماده ۷۹۸- هبه واقع نمی شود مگر با قبول و قبض متهب اعم از اینکه مباشر قبض خود متهب باشد یا وکیل او و قبض بدون اذن واهب اثری ندارد.
ماده ۷۹۹- در هبه به صغیر یا مجنون یا سفیه قبض ولی معتبر است.
ماده ۸۰۰- در صورتی که عین موهوبه در ید متهب باشد محتاج به قبض نیست.
ماده ۸۰۱- هبه ممکن است معوض باشد و بنابراین واهب می تواند شرط کند که متهب مالی را به او هبه کند یا عمل مشروعی را مجانا” بجا آورد.
ماده ۸۰۲- اگر قبل از قبض واهب یا متهب فوت کند هبه باطل می شود.
ماده ۸۰۳- بعد از قبض نیز واهب میتواند به ابقاء عین موهوبه از هبه رجوع کند مگر در موارد ذیل:
۱- در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد.
۲- در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.
۳- در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهرا” مثل اینکه متهب به واسطه فلس مهجور شود، خواه اختیارا” مثل اینکه عین موهوبه به رهن داده شود.
ماده ۸۰۴- در صورت رجوع واهب نماآت عین موهوبه اگر متصل باشد مال واهب و اگر منفصل باشد مال متهب خواهد بود.
ماده ۸۰۵- بعد از فوت واهب یا متهب رجوع ممکن نیست.
ماده ۸۰۶- هرگاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد.
ماده ۸۰۷- اگر کسی مالی را به عنوان صدقه به دیگری بدهد حق رجوع ندارد.
هبه ملک
هبه ملک به معنای بخشیدن یک ملک به صورت رایگان به دیگری است. این عمل یک عقد یا قرارداد محسوب میشود که بر اساس آن مالکیت ملک از واهب (بخشنده) به متهب (دریافتکننده) منتقل میشود. هبه ملک میتواند شامل تملیک عین ملک یا منافع آن باشد.
طرفین عقد هبه
- واهب: شخصی که ملک خود را به دیگری و به صورت رایگان تملیک میکند.
- متهب: شخصی که ملک به او هبه میشود.
عین موهوبه
ملک یا مالی که به شخصی هبه میشود، به عنوان عین موهوبه شناخته میشود. این میتواند شامل خود ملک یا منافع حاصل از آن باشد، به این معنی که واهب میتواند حقوق استفاده از ملک را نیز به متهب ببخشد.
هبه ملک از لحاظ حقوقی دارای شرایطی است که برای صحت و اعتبار آن باید رعایت شود. این شرایط شامل اهلیت قانونی واهب و متهب، تحویل ملک به متهب و پذیرش آن توسط متهب است. هبه، یکی از روشهای انتقال مالکیت است که معمولاً به صورت رسمی ثبت میشود تا از بروز مشکلات قانونی جلوگیری شود.
شرایط هبه املاک
هبه اصولاً به صورت رایگان انجام میشود، اما اگر واهب در قبال هبه ملک، عوضی دریافت کند، به آن هبه معوض گفته میشود. در هبه معوض، عوض میتواند یک مال یا انجام یک شرط مشروع باشد. این نوع هبه نیز از نظر قانونی معتبر است و قانون آن را نافذ میداند.
شرایط واهب و متهب
واهب:
- اهلیت: واهب باید اهلیت قانونی برای معامله و تصرف در مال داشته باشد. افرادی که از نظر قانونی ورشکسته محسوب میشوند، نمیتوانند به عنوان واهب عمل کنند زیرا معاملات آنها معتبر نخواهد بود. بنابراین، توصیه میشود که هبه املاک از افراد ورشکسته قبول نشود تا از مشکلات قانونی احتمالی جلوگیری شود.
- مالکیت: واهب باید مالک قانونی ملکی باشد که قصد هبه آن را دارد.
متهب:
- اگر متهب صغیر، مجنون یا سفیه باشد، ملک مورد هبه به ولی یا قیم او داده میشود. این اقدام به منظور حفظ حقوق و منافع متهب انجام میشود.
قرارداد هبه املاک / هبه نامه املاک
قرارداد هبه ساختمان، نوعی توافق است که به موجب آن مالک اصلی (واهب) ملک خود را به صورت رایگان و بدون هیچ گونه عوضی به فرد دیگری (متهب) انتقال میدهد. در این قرارداد، جزئیات مربوط به انتقال ملک، نحوه انجام آن، هر گونه شرط یا محدودیتی که ممکن است از سوی واهب تعیین شود و سایر شرایط مورد توافق طرفین ذکر میگردد.
برای اینکه این قرارداد قانونی و معتبر باشد، معمولاً لازم است که توسط هر دو طرف و شاهدان معتبر امضا شود و به صورت رسمی ثبت گردد. همچنین، بهتر است که قرارداد هبه توسط افراد متخصص و با تجربه در این زمینه تهیه شود تا از بروز هرگونه اختلاف و مشکلات احتمالی جلوگیری شود.
هر قرارداد معتبر و قانونی از اجزا و مفادی تشکیل شده که ساختار و محتویات آن را تعیین میکنند. ارکان اساسی یک قرارداد هبه ساختمان شامل موارد زیر میشود:
- طرفین قرارداد: این بخش شامل مالک اصلی (واهب) که قصد دارد ساختمان خود را اهدا کند و شخص یا افرادی که ملک به آنها اهدا میشود (متهب) است.
- موضوع قرارداد: شامل ساختمان یا ملکی که قصد اهدای آن وجود دارد. در اصطلاح حقوقی به این ملک “عین موهوبه” گفته میشود.
- مقدار هبه: در این بخش، نحوه دقیق اهدای ساختمان و میزان مالکیت منتقل شده (مثلاً ۲ دانگ یا ۶ دانگ) توضیح داده میشود.
- عوض هبه: در صورت هبه معوض، مقدار عوض در این بخش ذکر میشود. در صورت اهدای رایگان، مبلغ قرارداد صفر خواهد بود.
- شرایط تحویل ملک: این بخش شامل شرایط تحویل ملک به متهب، مانند زمان و مکان تحویل است.
- شرایط انتقال مالکیت: در این قسمت، ضوابط و شرایط انتقال مالکیت ساختمان، مانند محدودیتهای فروش یا اجاره ساختمان و دیگر موارد مشابه توضیح داده میشود.
- شرایط خاتمه قرارداد: این بخش شامل شرایط پایان قرارداد، از جمله موارد انحلال قرارداد و شرایط بازگرداندن عین موهوبه است.
- تاریخ و امضا: در نهایت، تاریخ تنظیم قرارداد و امضاهای طرفین و شاهدان در این بخش قید میشود.
تمام این موارد، به همراه سایر شرایط و مقررات مربوط، در زمان تنظیم قرارداد هبه ساختمان درج میشوند و با رعایت این نکات و اصول قانونی، قرارداد معتبر شناخته خواهد شد.
هبه املاک و نیازمندی به ثبت
هبه املاک باید از طریق سند رسمی ثبت شود. ثبت رسمی هبه موجب اعتبار بیشتر و کاهش احتمال بروز اختلافات حقوقی میشود. با این حال، عدم ثبت رسمی مانع از رسیدگی به دعوی رجوع از هبه نخواهد بود.
اهمیت ثبت رسمی
- سند رسمی: هبه املاک باید به صورت رسمی ثبت شود تا از نظر قانونی معتبر باشد. هبه نامه رسمی از اعتبار بالایی برخوردار است و در صورت بروز اختلاف، اثبات آن سادهتر خواهد بود.
- سند عادی: اگر هبه نامه به صورت عادی نوشته شود، در صورت بروز اختلاف، متهب باید صحت آن را در دادگاه اثبات کند. این کار میتواند دشوار باشد و نیاز به مدارک و شواهد معتبر دارد.
رجوع از هبه
اگر هبه ثبت رسمی نشده باشد، واهب ممکن است ادعای رجوع از هبه را مطرح کند. در این صورت، حضور یک وکیل ملکی خبره میتواند به متهب در اثبات صحت هبه و دفاع از حقوق خود کمک کند. وکیل میتواند راهنماییهای لازم را ارائه داده و مدارک و شواهد لازم را برای اثبات صحت هبه نامه فراهم کند.
نتیجهگیری
برای جلوگیری از بروز مشکلات حقوقی و اثبات راحتتر هبه، ثبت رسمی هبه املاک ضروری است. در صورت بروز اختلاف و عدم ثبت رسمی، حضور وکیل حاذق در روند پرونده میتواند کمک شایانی به دفاع از حقوق متهب کند و از پیچیدگیهای قانونی بکاهد.
نمونه متن قرارداد هبه
ماده-۱ طرفین قرارداد:
این قرارداد، فی مابین آقا/خانم …….. به شماره شناسنامه ……،.. کد ملی ……،.. صادره از ……،.. به نشانی …….. ، با عنوان واهب و آقا/خانم …….. به شماره شناسنامه …….. کد ملی…….. صادره از …….. به نشانی …….. با عنوان متهب، به شرح ذیل و در تاریخ …….. منعقد شده و واهب و متهب، ملزم به اجرای مفاد آن خواهند بود.
ماده -۲ عین موهوبه:
شش دانگ یک قطعه زمین کشاورزی، با پالک ثبتی …….. فرعی از …….. اصلی، واقع در بخش…….. ثبتی تهران، موضوع سند مالکیت
شماره …….. مورخ …….. صفحه …….. جلد …….. به شماره چاپی………
ماده -۳ مال العوض:
مبلغ ……….لایر که نقدا / به موجب چک شماره …….. به واهب پرداخت گردید.
ماده-۴ شرایط قرارداد:
تمامی شرایط صحت عقد هبه، بر اساس اقرار طرفین، اجرا گردیده و واهب و متهب، ضمن عقد خارج الزم، حق طرح هرگونه اعتراض و ادعا را در آینده، از خود سلب و ساقط نمودند.
واهب، اقرار نمود که منافع عین موهوبه، پیش از این، تحت هیچ عنوان به شخص دیگری، انتقال داده نشده و متهب، پس از مشاهده کامل عین موهوبه و اطالع از محل آن، به قبض عین موهوبه، اقرار نمود.
پرداخت کلیه قروض و بدهی های احتمالی که مرتبط باعین موهوبه بوده، بر عهده …….. می باشد.
ماده-۵ واهب و متهب، با امضای ذیل این قرارداد، حق هرگونه فسخ، به صورت یک جانبه را از خود سلب و ساقط نمودند.
ماده-۶ واهب، با امضای ذیل این قرارداد، متعهد گردید که در تاریخ …….. در دفتر اسناد رسمی شماره …….. حاضر شده و برای تنظیم هبه نامه رسمی، اقدام نماید.
ماده۷– اسناد مثبت مالکیت واهب، به ضمیمه هبه نامه، ضمیمه قرارداد گردید.
فروش ملک هبه شده
فروش ملک هبه شده به معنای فروش ملکی است که قبلاً به صورت رایگان و بدون دریافت هیچ گونه پرداختی به شخصی یا سازمانی هبه شده است. در چنین مواردی، مالک جدید که ملک را از طریق هبه دریافت کرده است، تصمیم به فروش آن میگیرد. این فرآیند شامل چندین مرحله قانونی و اجرایی است که باید به دقت رعایت شوند تا انتقال مالکیت به خریدار جدید به صورت قانونی و صحیح انجام شود.
مراحل فروش ملک هبه شده:
- تأیید مالکیت: مالک جدید (متهب) باید ابتدا اطمینان حاصل کند که انتقال مالکیت از واهب به او به طور کامل و قانونی ثبت شده است.
- بررسی محدودیتها: بررسی محدودیتها و شروطی که ممکن است در قرارداد هبه اصلی قید شده باشد، از جمله شرایطی که ممکن است بر فروش ملک تأثیر بگذارد.
- ارزیابی ملک: تعیین ارزش فعلی ملک از طریق کارشناسان معتبر و دریافت گزارش رسمی از ارزیابی ملک.
- تنظیم قرارداد فروش: تنظیم قرارداد فروش بین مالک جدید و خریدار که شامل جزئیات ملک، شرایط پرداخت، زمان تحویل و سایر شرایط معامله است.
- ثبت معامله: ثبت رسمی معامله در دفتر اسناد رسمی و انتقال مالکیت به خریدار جدید.
- پرداخت مالیاتها و هزینهها: پرداخت مالیاتها و هزینههای مرتبط با فروش ملک، مانند مالیات نقل و انتقال، حق الثبت و هزینههای ثبت اسناد.
نکات مهم:
- مشاوره حقوقی: توصیه میشود که در تمامی مراحل فروش، از مشاوره حقوقی استفاده شود تا تمامی جوانب قانونی و حقوقی به درستی رعایت شود.
- بررسی دقیق قرارداد هبه: هرگونه شرط و محدودیتی که در قرارداد هبه اصلی قید شده است باید به دقت بررسی شود تا از هرگونه نقض احتمالی جلوگیری شود.
- شفافیت در معامله: تمامی جزئیات معامله باید به وضوح در قرارداد فروش ذکر شود تا از بروز هرگونه اختلاف یا مشکل در آینده جلوگیری شود.
فروش ملک هبه شده، اگرچه از لحاظ اجرایی شبیه به فروش هر ملک دیگری است، اما نیازمند توجه ویژه به جزئیات قانونی و حقوقی مربوط به هبه اولیه و هرگونه شرط و محدودیتی است که ممکن است در آن قرارداد درج شده باشد.
شرایط صحت قرارداد هبه
برای صحت عقد هبه، رعایت برخی شرایط الزامی است:
- تصرف فوری: گیرنده (متهب) باید مال هبه شده را بلافاصله دریافت کرده و در اختیار خود بگیرد. اگر مال به دست متهب نرسد، عقد هبه معتبر نخواهد بود.
- قبض مال: متهب باید عین موهوبه را به صورت فعلی و ملموس قبض کند، به معنای اینکه مال به طور واقعی و قانونی به او منتقل شود.
- عدم وابستگی به شرایط خاص: صحت عقد هبه نباید وابسته به وقوع شرایط خاصی باشد. به عبارت دیگر، بهرهبرداری از مال هبه شده نباید مشروط به تحقق شرط خاصی باشد.
- عزم واقعی واهب: واهب باید قصد واقعی و قلبی برای اهدای مال به متهب داشته باشد. این به معنای آن است که واهب با نیت جدی و خالصانه، مال را به صورت هبه به متهب منتقل کند.
این شرایط برای اطمینان از صحت و اعتبار عقد هبه ضروری هستند و باید در تنظیم و اجرای این نوع قرارداد به دقت رعایت شوند.
شرایط انحلال قرارداد هبه
عدم توافق طرفین
برای ایجاد یک قرارداد هبه معتبر، توافق طرفین بر ایجاد یک ماهیت حقوقی واحد ضروری است. در صورت عدم رعایت این ضرورت، به موجب ماده ۱۹۴ قانون مدنی، قرارداد باطل خواهد بود. عدم تلاقی ارادههای طرفین بر ماهیت حقوقی واحد هبه، منجر به عدم ایجاد عقد و بطلان قرارداد میشود.
عدم انطباق توافق طرفین
گاهی ممکن است طرفین قصد ایجاد عقد هبه را داشته باشند، اما قصد آنها بر یکدیگر منطبق نباشد. در برخی موارد، ممکن است یکی از طرفین قصد ایجاد عقد داشته باشد، اما دیگری چنین قصدی نداشته باشد. این عدم تطابق بین ایجاب و قبول باعث بطلان عقد هبه میشود.
اشتباه در طرف مقابل، نوع عقد و موضوع عقد
عقد هبه بر اساس شخصیت طرفین بنا میشود. اشتباه در شناخت طرف مقابل، نوع عقد یا موضوع عقد منجر به بطلان هبه خواهد شد. این اشتباهات مانع از تحقق قصد واقعی و باعث بطلان عقد میشوند.
عدم وجود قصد و رضای طرفین
برای صحت عقد هبه، وجود قصد و رضای واقعی طرفین الزامی است. اگر شخصی تنها الفاظ ایجاب و قبول را ادا کند، اما قصد واقعی نداشته باشد، عقد باطل خواهد بود. همچنین، اکراه یا اشتباه اساسی منجر به عدم نفوذ عقد میشود.
عدم اهلیت طرفین
هبه به عنوان یک عقد، نیاز به اهلیت طرفین دارد. اگر واهب اهلیت کامل داشته باشد، اما متهب به دلیل صغر، سفاهت یا جنون از اهلیت کامل برخوردار نباشد، عقد هبه ممکن است باطل یا نافذ نباشد:
- صغیر غیر ممیز: نمیتواند هبه را قبول و قبض کند و ولی یا قیم او باید از طرف او این کار را انجام دهند.
- صغیر ممیز: میتواند تملکات بلاعوض را قبول و قبض کند.
- سفیه: میتواند تملکات بلاعوض را قبول و قبض کند.
- مجنون: در حالت جنون، ولی یا قیم او باید هبه را قبول و قبض کنند.
عدم وجود موضوع معین
موضوع هبه باید به طور دقیق معلوم و معین باشد. در غیر این صورت، عقد هبه باطل خواهد بود.
عدم وجود جهت مشروع
جهت هبه باید مشروع باشد. اگر جهت هبه نامشروع باشد، عقد باطل است.
رجوع از هبه
واهب میتواند به طور اصولی از هبه رجوع کند و مالکیت متهب نسبت به مال موهوبه را بازگرداند، مگر در موارد زیر که رجوع امکانپذیر نیست:
- متهب پدر، مادر یا فرزند واهب باشد.
- موهوبه متعلق به حق غیر شده باشد.
- تغییراتی در موهوبه ایجاد شده باشد.
- موهوبه از مالکیت متهب خارج شده باشد.
- هبه طلب به مدیون و صدقه.
مالیات هبه ملک
بر اساس فصل ششم باب سوم قانون مالیاتهای مستقیم، ملک هبه شده، مشمول مالیات بر درآمد اتفاقی است. درآمد مشمول مالیات موضوع این فصل عبارت است از ۱۰۰ درصد درآمد حاصله و در صورتی که غیر نقدی باشد، به بهای روز تحقق درآمد طبق مقررات این قانون تقویم میشود؛ مگر در مورد املاکی که در اجرای مفاد ماده ۶۴ این قانون، برای آنها ارزش معاملاتی تعیین شده است، که در این صورت ارزش معاملاتی مأخذ محاسبه مالیات قرار خواهد گرفت.
نکته قابل توجه در این مورد، تفاوت فاحش مأخذ مالیات بر درآمد اتفاقی -که ارزش معاملاتی ملک است- با مأخذ مدنظر برای مالیات بر عایدی سرمایه است. طبق ماده ۶۴ قانون مالیاتهای مستقیم، تعیین ارزش معاملاتی املاک بر عهده کمیسیون تقویم املاک است.
مأخذ مالیات بر درآمد اتفاقی درصورتیکه به تثبیت برسد، ۲۰ درصد قیمت میانگین املاک منطقه است؛ اما مأخذ مالیات بر عایدی سرمایه، تفاضل قیمت خرید و فروش ملک است. این دو مأخذ علاوه بر تفاوت ماهوی، تفاوت ارزش نیز دارند.
آیا هبه قابل برگشت است
رجوع از هبه به صورت کلی امکانپذیر است، اما استثنائاتی وجود دارد که در این موارد رجوع صحیح نیست:
تلف یا از بین رفتن مال: اگر مال پس از هبه تلف شود یا از بین برود، رجوع امکانپذیر نیست.
هبه به نزدیکان خاص:
- پدر و مادر و اولاد: هبه به پدر و مادر یا فرزندان قابل رجوع نیست. این شامل اجداد و جدات نمیشود، بنابراین اگر متهب جد یا جده باشد، هبه قابل رجوع است.
- خواهر، برادر و همسر: هبه به خواهر، برادر و همسر قابل رجوع است.
هبه معوض:
- اگر هبه با شرط عوض باشد و شرط عوض محقق شده باشد، هبه قابل رجوع نیست.
- اگر شرط عوض محقق نشود یا قابل تحقق نباشد، هبه قابل رجوع است.
- قبل از تحقق شرط عوض، هبه قابل رجوع است.
خروج مال از مالکیت متهب:
- اگر عین موهوبه از مالکیت متهب خارج شود، هبه قابل رجوع نیست. اگر این خروج به واسطه عقد صوری باشد که نقل و انتقال واقعی رخ نداده باشد، هبه همچنان قابل رجوع است.
تعلق حق غیر بر عین موهوبه:
- اگر عین موهوبه متعلق حق غیر واقع شود، خواه قهراً (مانند ورشکستگی متهب) یا اختیاراً (مانند رهن دادن)، هبه قابل رجوع نیست.
- اجاره دادن عین موهوبه نیز تابع این بند است و هبه در این صورت قابل رجوع نیست.
- اگر مال موهوبه به عنوان وثیقه قضایی توقیف شود، هبه قابل رجوع نیست.
- عاریه: اگر متهب مال موهوبه را به دیگری عاریه داده باشد، واهب همچنان حق رجوع دارد زیرا عاریه برای شخص ثالث حق ایجاد نمیکند.
تغییر در عین موهوبه:
- اگر عین موهوبه از صورت ظاهری خود خارج شود (مثلاً گندم به آرد یا نان تبدیل شود)، رجوع امکانپذیر نیست. ملاک در اینجا داوری عرف است؛ اگر عرفاً تغییر محسوب شود، حق رجوع زایل میشود.
اسقاط حق رجوع:
- اگر واهب در زمان انعقاد عقد یا پس از آن حق رجوع را از خود اسقاط کرده باشد، حق رجوع نخواهد داشت.
مرگ واهب یا متهب:
- اگر واهب یا متهب فوت کند، حق رجوع از بین میرود.
هبه به عنوان بخشش طلب:
- اگر هبه در قالب بخشش طلب باشد، حق رجوع از بین میرود.
هبه به عنوان صدقه:
- اگر هبه در قالب صدقه صورت گیرد، دیگر امکان رجوع از آن نخواهد بود.
رجوع از هبه ملک
هبه نامه یک قرارداد جایز است و به طور کلی امکان بازگشت از هبه وجود دارد. یعنی واهب میتواند از هبه پشیمان شود و تقاضای بازگشت ملک را بکند. با این حال، قانون مدنی موارد خاصی را بیان میکند که در آنها نمیتوان از هبه بازگشت کرد. این موارد به شرح زیر است:
تلف یا از بین رفتن ملک: اگر ملک پس از هبه تلف شده یا از بین رفته باشد، امکان بازگشت از هبه وجود ندارد.
هبه به نزدیکان خاص:
- هبه به پدر، مادر، فرزند، و همسر قابل بازگشت نیست. این استثنا شامل اجداد و جدات نمیشود و بنابراین هبه به آنها قابل رجوع است.
هبه معوض:
- اگر هبه با شرط عوض باشد و شرط عوض محقق شده باشد، هبه قابل بازگشت نیست.
- اگر شرط عوض محقق نشود یا قابل تحقق نباشد، هبه قابل بازگشت است.
- قبل از تحقق شرط عوض، هبه قابل بازگشت است.
خروج ملک از مالکیت متهب:
- اگر ملک از مالکیت متهب خارج شده باشد، امکان بازگشت از هبه وجود ندارد. مگر این که خروج به واسطه عقد صوری باشد که در این صورت هبه قابل رجوع است.
تعلق حق غیر بر ملک:
- اگر ملک متعلق حق غیر واقع شده باشد، خواه قهراً (مانند ورشکستگی متهب) یا اختیاراً (مانند رهن دادن)، امکان بازگشت از هبه وجود ندارد.
- اجاره دادن ملک نیز تابع این بند است و هبه قابل بازگشت نیست.
- اگر ملک به عنوان وثیقه قضایی توقیف شود، امکان بازگشت از هبه وجود ندارد.
عاریه: اگر متهب ملک را به دیگری عاریه داده باشد، واهب همچنان حق رجوع دارد زیرا عاریه برای شخص ثالث حق ایجاد نمیکند.
تغییر در ملک:
- اگر ملک از صورت ظاهری خود خارج شود (مثلاً ساختمان تخریب شده و به شکل دیگری بازسازی شود)، امکان بازگشت از هبه وجود ندارد. ملاک در اینجا داوری عرف است؛ اگر عرفاً تغییر محسوب شود، حق بازگشت زایل میشود.
اسقاط حق بازگشت:
- اگر واهب در زمان انعقاد قرارداد یا پس از آن حق بازگشت را از خود اسقاط کرده باشد، امکان بازگشت از هبه وجود ندارد.
مرگ واهب یا متهب:
- اگر واهب یا متهب فوت کند، حق بازگشت از بین میرود.
هبه به عنوان بخشش طلب:
- اگر هبه در قالب بخشش طلب باشد، حق بازگشت از بین میرود.
هبه به عنوان صدقه:
- اگر هبه در قالب صدقه صورت گیرد، امکان بازگشت از هبه وجود ندارد.
‼️ مقالات املاک | فرابلاگ ، مجله تخصصی برای آموزش مشاوران املاک
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.